شعرا که قابل نداره اره همش واسه خودت....
فقط نوشتم اینا رو.....بخاطر تولدت
نگات قشنگه.... ولی کن..
یه کم عجیب و مبهمه.....من از کجا شروع کنم....
دوست دارم...یه عالمه
من و گذاشتی و بازم.....یه بار دیگه رفتی سفر..
نمی دونم......شاید سفر.....برایه دردات مرحمه
تا وقتی اینجا بمونی....یه حالت عجیبیه....من چه جوری واست بگم؟...بارئن قشنگ و نم نمه.....
هوایه رفتن که کنی...واسه تو فرقی نداره...من چه جوری واست بگم؟....مرگه گلای مریمه
اخرشم دق میکنم
تا من و دوست داشته باشی.
مردن که از عاشقیه.....یک دفعه نیست که...کم کمه
من نمی دونم تو چرا....این جور نگاهم میکنی.....زیر نگاه نافذت ....نگاه عاشقم خمه.
میپرسم از چشمای تو:...ممکنه اینجا بمونی؟......میخندی و جواب میدی:...رفتن من مسلمه
برو.....
برو بخاطر خودت
اما به من یه قول بده...هر جایه دنیا که میری....دیگه نشو مال همه.
رسمه که لحظه سفر ....یادگاری بهم میدن:
قشنگ ترین هدیه تو:.....تو قلب من....یه مشت غمه
شاید این و بهم دادی....که همیشه با من باشه
حق با توهه......تو راست میگی.....غمت همیشه پیشمه
دیدی ...گلا شب که میشه....اشکاشونو رو میکنن؟
یادت باشه...چشم منم...همیشه غرقه شبنمه
تو می ریو...اسم منو از رو دلت خط میزنی....اسم قشنگ تو ولی....همیشه...هر جا یادمه
چشمای روشنت یه کم...کاشکی هوایه منو داشت
چشمای روشنت یه کم ...کاشکی هوایه من و داشت...تنها توقع من فقط....
یه بار جواب ناممه
نظرات 1 + ارسال نظر
محسن پنج‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 11:18 ق.ظ http://lcj.blogsky.com

سلام جالب بود خوشحال میشم به وبلاگ من سر بزنی وبا هم تبادل لینک کنیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد