خدایا تو خودت می دونی اشکهایم نشانه چیست .

پس در این دل شکسته به دنبال چی هستی که هر لحظه غمی را بر آن ارزانی می کنی

خدایا تو خودت میدونی دنیای من با تو معنی پیدا می کنه پس چرا همیشه منو در برزخ زندگی بدون راهنما قرار میدی ؟

خدایا تو خودت از سر درون خبر داری و می دونی این بنده نمی تواند شکرت را به جای آورد پس راحتش کن تا در این شرمندگی نمونه.

خدایا ای یگانه محبوب دل غمگینم !

چه روزهایی برای تو گریستم و تو چشم بر اشکهایم بستی .

چه شبهایی با تو سخن گفتم اما تو مرا بدون پاسخ رها کردی .

چگونه ای .......؟

من هنوز در حیرتم که بهانه های این دل شوریده برای پیوستن به تو چیست ؟

با همه بدیهایم سوی تو آمدم تا مرا باز مورد رحمت خود قرار بدی . خدایا تو را به غروب جمعه که یاد آور حجت توست مرا رها نکن .

من بی تو هیچم

نظرات 2 + ارسال نظر
دیانا پنج‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:58 ب.ظ http://justkhodam.blosgsky.com

تو دل یه کویر زیر نورمهتاب روی شنهای روان با پای برهنه می دویدم مست و خوش باور از این همه زیبایی ، اما هیچ وقت به این فکر نکرده بودم که خورشید در کمین لحظه هاست

یاسمین پنج‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 02:50 ب.ظ http://rue.blogsky.com

تو میروی و من فقط نگاهت میکنم تعجب نکن که چرا گریه نمیکنم
بی تو .....، یک عمر فرصت برای گریستن دارم اما برای تماشای تو .....، همین یک لحظه باقی است و شاید همین یک لحظه
اجازه زیستن در چشمان تو را داشته باشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد