مرا به آغوشت راه بده ، میخواهم برای اولین بار ببوسمت ، بیا چشمانمان را
ببندیم ، میخواهم وقتی لبهای معصوممان به هم گره میخورد و هر دو از فرط
لذت در اغوش یکد یگر نفس نفس میزنیم ، از لذت متناهی جسممان ، وجود
نامتناهی خداوند را با چشمانی بسته تصورکنیم ، چشمانت را باز کن!؟
نه!..نه..!، لبهایمان از گرمی شهوت خشک شده اما گونه هایمان از اشک
خیس ، ما ساعتهاست که در آغوش یکد یگر میگرییم . ای تنها هم آغوش
من ، بیا که احساسم را برایت دست نخورده نگاه داشته ام و جسمم را به
لذت بوسه ای نفروخته ام ، بیا که میخواهم وقتی دستانت را به روی
احساسم میگذاری ،از فرط لذت ، قطره های اشک بر گونه هایت بدرخشد ،
میخواهم با اشکهایت بر تمام احساسم بوسه زنی ، میخواهم اشکهایت
تمام روحم را خیس کنند ، بیا که . .

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 2 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 01:10 ق.ظ

اسلام با تشکر از زحماتتون اگر می خواهید در مورد تناقضات قرآن و اشکالات علمی موجود در متن قرآن و زنان پیامبراسلام و احادیث جالب... بیشتر بدانید به این ادرس سری بزنیدwww.alcoran.blogsky.com

می گل جمعه 2 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 08:41 ب.ظ http://www.anie.blogsky.com

سلام
ممنون که به عاشقانه ارام من سر زدید
قشنگ نوشتید برای من
و قشنگ مینویسد ازخواندن نوشته شما لذت بردم
شاد باشید
در پناه ایزد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد