بیا قرار عشق بگذاریم و قلب‌هایمان را به هم پیوند زنیم تا لحظه‌های زیبای با هم بودن را در کنار هم تجربه کنیم, بیا تا با نت‌های وفا و مهربانی، آهنگی برای شعر زندگی بسازیم ...
بیا به سوی هم آئیم تا هر لحظه از زندگیمان رنگ عشق گیرد، بیا تا با عطر حضورت، قاصدک‌ها پیام مهربانی را از قلب‌هایمان تا اوج آسمان‌ها بالا برند ...
بیا به سوی هم آئیم تا دست‌های گرم خود را بر قلب‌های یکدیگر گذاریم و در آغوش هم گرمای عشق را بار دیگر تجربه کنیم, بیا که در نگاه من خسته از فراق, عشق خواهی خواند . . . عشق . . .
آری نگاه من دفتر انتظار عشق است, صفحه به صفحه، بیا که شاه بیت این شعر بلند، نگاه پر از عشق توست ...

نظرات 2 + ارسال نظر
عابر جمعه 9 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 11:38 ب.ظ http://rahebiaber.blogsky.com/

بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم...
زیبا بود
سبز باشی
دلت شاد...

می گل یکشنبه 11 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 05:24 ب.ظ http://www.anie.blogsky.com

سلام
خیلی زیبا نوشتی .امیدوارم لحظه دیدار برای تو عزیز به زودی فرا برسد . در این روزگار از عشق گفتن و عاشقانه گفتن کاری بس دشوار هست
امیدوارم شعله عشق در قلب تو مهربون همیشه فروزان باشد
در پناه خدا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد