آنقدر خسته ای که تصمیم می گیری چند دقیقه دراز بکشی و بعد لباسهایت را درآوری و برای خواب آماده شوی. دراز می کشی و چند دقیقهء بعد بیدار می شوی. صبح شده است و هنوز برای خواب آماده نیستی. بلند می شوی و به سر کار می روی. تصمیم می گیری چند ساعت کار کنی و زودتر به خانه بروی. چند ساعت کار می کنی و چند سال می گذرد و به خانه نمی رسی. تصمیم می گیری چند روز به هیچ چیز فکر نکنی و بعد برای ادامهء زندگی تصمیم بگیری. چند روز که به هیچ چیز فکر نمی کنی زندگی تمام می شود.
دور می زنی و بر می گردی تا دوباره بیایی.
در همان حالت خستگی تصمیم می گیری مسواک نزنی و با لباسهای کارت بخوابی. تصمیم می گیری اول به خانه ات بروی و بعد کار کنی. تصمیم می گیری دیگر هیچ وقت فکر نکنی. تصمیم می گیری که دیگر برای هیچ کاری تصمیم نگیری، و زندگی را همانطور که اتقاق می افتد ادامه می دهی.
زندگی دور می زند و بر می گردد تا دوباره اتفاق بیفتد؛ و اینبار دیگر خسته نمی شوی
mibakhshid man kheili khengam in axe kie?
javabesho too webam bede plsssss