نمی دونم چرا عشق میار بی وفای
اون کسی که دوستش دارم دلم می خواد یارم بشه
صورت یکی یک دونه ماه شب تارم بشه
هرکسی یه یاری داره ماه شب تاری داره
یا که دل زاری داره آتیش به انباری داره
نمی دونم چرا عشق میاره بی وفای
یه رویه سکه عشقه روی دیگش جدای
نگاه به اون چشم خمارش میکنم
قهر میشم ودوبار سازش میکنم
میگم بگو دوست دارم ناز میکنه
با اخم میگه نه دیگه دوست ندارم
می خواد بدونه دلمو کی میبره
تا ج عشقو کی رو سرم می زاره
چرا وقتی که آدم تنها میشه |
خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری
صبح بلند شی و ببینی که دیگه دوستش نداری
خیلی سخته که نباشه هیچ جایی برای آشتی
بیوفا شه اون کسی که جونتو واسش گذاشتی
خیلی سخته تو زمستون غم بشینه روی برفا
میسوزونه گاهی قلبو زهرتلخ بعضی حرفا
خیلی سخته اون کسی که اومد و کردت دیوونه
هوساش وقتی تموم شد بگه پیشت نمیمونه
خیلی سخته اگر عمر جادوی شعرت تموم شه
نکنه چیزی که ریختی پای عشق اون حروم شه
خیلی سخته اون کسی که گفت واسه چشمات میمیره
بره و دیگه سراغی از تو و نگات نگیره
خیلی سخته که عزیزی یه شب عازم سفر شه
تازه فردای همون روز دوست عاشقش خبر شه
خیلی سخته که دلی رو با نگات دزدیده باشی
وسط راه اما از عشق یه کمی ترسیده باشی
خیلی سخته که بدونه واسه چیزی نگرانی
از خودت میپرسی یعنی میشه اون بره زمانی
خیلی سخته توی پاییز با غریبی آشنا شی
اما وقتی که بهار شد یه جوری ازش جدا شی
خیلی سخته یه غریبه به دلت یه وقت بشینه
بعد به اون بگی که چشمات نمیخواد اونو ببینه
خیلی سخته که ببینیش توی یک فصل طلایی
کاش مجازات بدی داشت توی قانون بیوفایی
خیلی سخته و قشنگه آشنایی زیر بارون
اگه چتر نداشته باشن تو دستا هردوتاشون
خیلی سخته تا همیشه پای وعدهها نشستن
چقدر قشنگه اما واسه کسی شکستن
خیلی سخته واسهی اون بشکنه یه روز غرورت
اون نخواد ولی بمونه همیشه سنگ صبورت
خیلی سخته بودن تو واسهی اون بشه عادت
دیدنو بوسیدن دستات واسه اون نشه عبادت
خیلی سخته چشمای تو واسهی اون کسی خیسه
که پیام داده یه عمره واسه تو نمینویسه
خیلی سخته اونکه دیروز تو واسش یه رویا بودی
از یادش رفته که واسش تو تموم دنیا بودی
خیلی سخته بری یک شب واسه چیدن ستاره
ولی تا رسیدی اونجا ببینی روز شد دوباره
خیلی سخته که من و تو همیشه عاشق بمونیم
اونقدر عاشق که ندونن دیوونه کودوممونیم
اونقدر عاشق که ندونن دیوونه کدوممونیم