خانه
عناوین مطالب
تماس با من
زندون دل مهدی ....
زندون دل مهدی ....
پیوندها
داریوش
دستهها
زندون دل .........
7
شاید اگر دائم بودی کنارم
5
یک سخن اموزنده...
2
تنهایی
6
نامه های عاشقانه....
2
داستانهای ایرانی.....
1
جدیدترین یادداشتها
همه
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
بایگانی
شهریور 1391
1
خرداد 1387
1
دی 1385
2
آبان 1385
1
شهریور 1385
1
مرداد 1385
10
تیر 1385
14
خرداد 1385
8
اسفند 1384
2
بهمن 1384
2
دی 1384
8
آذر 1384
31
آبان 1384
5
مهر 1384
7
شهریور 1384
19
مرداد 1384
5
اسفند 1383
5
بهمن 1383
17
آمار : 92305 بازدید
Powered by Blogsky
به طواف کعبه رفتم
به حرم رهم ندادند:
که برون در چه کردی ؟ که درون خانه ایی!
به قمارخانه رفتم
همه پاکباز دیدم......
چو به صومعه رسیدم
همه؛
همه٫ زاهد ریایی
در دیر میزدم من
که یکی ز در درامد
که درا
درا عراقی
که تو هم٫ ازان مایی
m
دوشنبه 7 آذرماه سال 1384 ساعت 02:05 ق.ظ
0
لایک
نظرات
0
+ ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت
Gravatar.com
ثبت نام کنید. (
راهنما
)
نام
ایمیل
آدرس وبسایت
مشخصات مرا به خاطر بسپار
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد
ارسال نظر